به طور کلی دیابت که حالا اسم بیماران را آدمهای شیرین گذاشتهاید، شیرین به دو معنا، یکی شیرین مثل بچههای شیرین که به دل میچسبند و یکی که واقعا خون اینها شیرین است. در تاریخچه دیابت ما میخوانیم که تشخیص دیابت در قدیم به وسیله پیشینیان ما مثلا به وسیله زکریای رازی، به وسیله ابوعلی سینا، به وسیله جالینوس با چشیدن ادرار دیابتیک تشخیص میدادند.
الان کامپیوتر میآید به صورت یک ساعت روی مچ قرار میگیرد هم قند را دوزاژ میکند و اندازهگیری میکند، هم انسولین تزریق میکند، هم آلارم و هشدار میدهد. آن موقع اینطور بوده است، جالینوس پزشک معروف نظامی، یک پزشک نظامی در لشگر روم بود که عقایدش تا 2000 سال معتبر بود. یعنی تقریبا سال 200 میلادی را در نظر بگیرید تا الان، حدود 100 سال یا 150 سال است که تشخیصها و درمانهای دیابت مدرن و جدید شده است، بعد از کشف انسولین در 1921 به وسیله بنتینگ. در هر صورت قند خون وقتی افزایش پیدا میکند معمولا از دو حالت خارج نیست. من از این سوال جنابعالی استفاده میکنم وارد بحث میشوم. اول مرحلهای است معروف به پیشدیابت، که کمتر به آن پرداختهایم در حالی که اهمیت پیشدیابت به مراتب بیشتر از خود دیابت است. دوم دیابت. تشخیص این دو مرحله هم از نظر بالینی مهم است هم از نظر شرح حال مهم است و هم از نظر ؟؟2:45. چرا از پیشدیابت را پِرِدایابتیس استیژ میکنیم؟ به این دلیل است که در حال حاضر در ایالات متحده آمریکا چیزی حدود 26 میلیون و 500 هزار نفر مبتلا به دیابت آشکار هستند، دیابت واضح، شناخته شده و تحت درمان، در مقابل این تعداد چیزی حدود 80 میلیون نفر به دقیق 79 میلیون نفر مبتلا به پیشدیابت هستند. اگر ما بتوانیم پیشدیابت را کنترل کنیم علم پزشکی و علم دیابتولوژی اگر قادر باشد پیشدیابت را کنترل کند و درمان کند اولا از افتادن بیماران به ورطه دیابت جلوگیری کرده است و ثانیا از آمار دیابتیها کاسته است چون پیش دیابت به مرور زمان تبدیل به دیابت میشود، به طور معمول در هر سال 10% کل پیشدیابت ها تبدیل به دیابت میشوند.