در نوجوانان و بزرگسالان، علائم بارز این اختلال عبارتند از ابراز تمایل به داشتن جنسیت مخالف، اظهارات مکرر به شکل جنس مخالف. تمایل به زندگی کردن مشابه جنس مخالف و یا اینکه دیگران مشابه جنس مخالف با وی رفتار کنند. اعتقاد راسخ مبنی بر اینکه فرد دارای احساسات و واکنشهای شاخص جنس مخالف است.
ناراحتی مداوم مبنی بر اینکه احساس یا جنسیت فرد، با نقش جنسی وی تناسب ندارد.
B. این اختلال در کودکان به یکی از اشکال زیر تظاهر می کند: در پسرها، اظهار انزجار نسبت به آلت یا بیضه ها یا تأکید بر از بین رفتن آنها، یا اظهار اینکه بهتر بود آلت وجود نداشت. بیزاری نسبت به بازیهای جنگی و طرد کردن بازیها، اسباب بازیها، و فعالیتهای ویژه مردان در دخترها، اظهار ناخشنودی از ادرار کردن در حالت نشسته، اصرار بر وجود یا رشد آتی آلت. اظهار نارضایتی از رشد پستانها یا قاعده شدن. یا بیزاری آشکار نسبت به لباسهای معمولی زنانه .
در نوجوانان و بزرگسالان علائم تظاهر این اختلال عبارتند از اشتغال ذهنی در مورد خلاص شدن از صفات جنسی اولیه و ثانویه (نظیر درخواست هورمونها. جراحی، یا سایر اقدامات به منظور تغییر فیزیکی صفات جنسی و شبیه شدن به جنس مخالف) یا اعتقاد بر اینکه فرد با یک جنسیت اشتباه به دنیا آمده است.
C. این اختلال با یک حالت بین جنس فیزیکی همراه نیست.
D. این اختلال موجب ناراحتی آشکار بالینی با بروز اختلال در عملکردهای اجتماعی، شغلی ، یا سایر زمینه های مهم عملکردی می شود.
عوامل روانی- اجتماعی.
2. فقدان الگوهای دارای نقش جنسی مشابه و تشویقهای آشکار و غیر آشکار مراقبین برای رفتار مشابه جنس مخالف، در ایجاد اختلال هویت جنسی در دوران کودکی نقش دارند. مادر این کودکان ممکن است افسرده یا کناره جو باشند. صفات مزاجی مادرزادی گاهی سبب می شوند که پسرهای حساس و ظریف و دخترهای با انرژی و پرخاشگری بوجود بیایند. آزارهای جسمی و جنسی نیز گاهی زمینه ساز این اختلالات هستند.
اختلالهایی که ممکن است با این اختلال اشتباه گرفته شوند:
1. یادگار خواهی با مبدل پوشی(Transvestic fetishism) ، پوشیدن لباسهای جنسی مخالف به منظور تحریک جنسی است؛ ممکن است همراه با اختلال هویت جنسی باشد( تشخیص دوگانه).
2. حالتهای جنسیت بینابینی(هرمافرودیت) .
3. اسکیزوفرنی. در موارد نادری هذیانهای واقعی تعلق به جنس مخالف وجود دارد.
A. سیر این بیماری:
1. کودکان. سیر آن متغیر است. علائم ممکن است با درمان و یا خود به خود فروکش کنند. پیش آگهی به سن شروع و شدت علائم بستگی دارد. این اختلال در پسرها قبل از 4 سالگی شروع شده و تعارض با همتاها در حدود 7 یا 8 سالگی آشکار می گردد. اظهار رفتارهای پسرانه از سوی دخترها تعارض با همتاها در حدود 7 یا 8 سالگی آشکار می گردد. اظهار رفتارهای پسرانه از سوی دخترها را عموماً بهتر میتوان تحمل کرد. این اختلال در دخترها نیز در سنین پایین شروع می شود، ولی اکثر آنها رفتارهای مردانه را در هنگام نوجوانی آشکار می کنند. کمتر از 10% این کودکان به اکثر آنها رفتارهای مردانه را در هنگام نوجوانی آشکار می کنند. کمتر از 10% این کودکان به دگر جنس پنداری(ترانس سکشوالیسم) دچار می شوند.
2. بزرگسالان. سیر این اختلال در بزرگسالان تمایل به مزمن شدن دارد.
دگر جنس پنداری- پس از بلوغ رخ داده و به صورت نارضایتی از جنسیت زیست شناختی و تمایل به از بین بردن صفات اولیه و ثانویه جنسی و کسب صفات جنس مخالف تظاهر می کند. اکثر ترانس سکشوال ها در دوران کودکی به اختلال هویت جنسی مبتلا بوده اند؛ پوشیدن لباسهای جنس مخالف شایع است؛ اختلالات روانی همراه نیز شایعند، بویژه اختلال شخصیت مرزی یا اختلال افسردگی؛ خطر خودکشی وجود دارد، ولی ممکن است این بیماران اعضای تناسلی خود را مجروح کنند تا به این وسیله جراحان را مجبور به انجام عمل جراحی تغییر جنسیت نمایند.
درمان
1. کودکان. الگوهای نقشی موجود را بهبود بخشیده و یا در صورت عدم وجود، یک نفر از اعضای خانواده یا دیگران (مثل برادر یا خواهر بزرگتر) را به عنوان الگو انتخاب کنید. باید به مراقبین کودک کمک کرد تا رفتارها و نگرشهای متناسب با جنس وی را تشویق نمایند. سایر اختلالات روانی یا ذهنی همراه نیز باید مورد توجه قرار گیرند.
2. نوجوانان. به علت وجود بحرانهای طبیعی هویت و سرگشتگی هویت جنسی، درمان این گروه از بیماران مشکل است. کنش نمایی شایع است و نوجوانان به ندرت انگیزه قوی برای تغییر نقشهای کلیشه ای جنس مخالف دارند.
3. بزرگسالان
a. روان درمانی- هدف از درمان، کمک به بیماران برای احساس راحتی با هویت جنسی مطلوب آنها است؛ و نباید هدف درمان را ایجاد فردی با هویت جنسی متعارف قرار داد. برای درمان این بیماران همچنین باید جراحی تغییر جنسیت را نیز در نظر گرفت؛ بیماران شدیداً مضطرب و ناراحت غالباً به صورت تکانه ای تصمیم به انجام این گونه اعمال جراحی می گیرند.
b. عمل جراحی تغییر جنسیت- قطعی و غیر قابل برگشت است. بیماران باید به مدت 3 تا 12 ماه لباسهای جنس مخالف خود را بپوشند و تحت درمان هورمونی قرار گیرند نتایج این درمان 70 تا 80% بیماران را ارضاء می کند. عدم ارضای بیماران با آسیب شناسی روانی قبلی آنها ارتباط دارد. اقدام به خودکشی در 2% موارد گزارش شده است.
درمانهای هورمونی- بسیاری از بیماران به جای عمل جراحی با تجویز هورمونها تحت درمان قرار می گیرند.