حساسيت مفرط به ترس ناگهاني. كه اغلب با اكوپراكسي. اكولالي. اطاعت از دستورات و رفتارهاي تجزیهای يا شبه خلسه همراه است. اصطلاح لاتا از مالزي يا اندونزي منشاءگرفته است. ولي اين نشانگان در بسياري از نقاط جهان يافت شده است. ساير اسامي اين نشانگان عبارتند از amurakh، irkunil، ikoto، olan، myriachit و menkeiti (اقوام سيبريايي)، baah-ji.bah-tsi.bah tschi (تايلند) ، imu (آينو. ساخالين. ژاپن) و silok, mali-mali (فيليپين). اين نشانگان در مالزي در زنان ميانسال شایعتر است.
لكورا (lecura). اصطلاحي است كه به وسيله افراد لاتيني زبان در ايالات متحده و آمريكاي لاتيني به کارم رود و به يك شكل شديد از سايكوز مزمن اشاره میکند اين اختلال را به يك اسيب پذيري ارثي. به تاثير مشكلات متعدد زندگي و يا به مجموعهای از هر دور اين عوامل نسبت میدهند. علايمي كه در افراد مبتلا به لكورا مشاهده میشود عبارت است از گسستگي كلام. سر آسيمگي . توهمهای شنوايي و بينايي . اتواني در تبعيت از قوانين تعامل اجتماعي غير قابل پيش بيني بودن و احتمالا خشونت.
مال دو اوژو (mal de ojo)
اين مفهوم در فرهنگهای مدیترانهای و ساير نقاط جهان به شكل گستردهای يافت میشود مال دو اوژو اصطلاحي اسپانيايي است كه در انگليسي به چشم شور (evil eye) ترجمه شده است كودكان بيش از همه در معرض خطر هستند. علايم آن عبارتند از خواب نا آرام و نامنظم . گريستن بدون علت واضح. اسهال .استفراغ. تب در كودكان يا شير خواران . گاه بالغين (به ويژه زنان) نيز به اين حالت دچار میشوند.
نرويوز (nervios) .
اصطلاحي راج در ميان مردم لاتيني در ايالات متحده و آمريكاي لاتين است. تعدادي از گروههای قومي ديگر . اسامي ديگري براي اين حالت دارند كه مرتبط با آن. ولي اغلب تا حدودي متمايز است (مثلا nerva در ميان یونانیهای شمال آمريكا) نرويوز. هم به حالت كلي آسيب پذيري نسبت به تجارب استرس زاي زندگي اطلا میشود. و هم به نشانگانی اشاره میکند كه در شرايط نامساعد و سخت زندگي ايجاد میگردد. اصطلاح نرويوز شامل دامنه وسيعي از علايم است. نظير ناراحتي هيجاني. آشفتگي جسمي و ناتاني كاركردي. علايم شايع آن عبارتند از سردرد و درد مغز. تحريك پذيري. مشكلات معده. اشكالات خواب. عصبي بودن. گريستن زياد. ناتواني تمركز. رشعه احساس گزگز. و گيجي همراه با حملات گه گاهي مشابه سرگيجه (mareos). معمولانرويوز مشكل ادامه داري است اگر چه ميزان ناتواني كه ايجاد میکند متغير است. نرويوز نشانگان بسيار گستردهای است كه در طيف آن. بيماراني كه هيچ اختلال رواني ندارند. تا كساني كه تظاهراتشان شبيه به اختلالات سازگاري. اضطرابي . افسرگي. تجزیهای . شبه جسمي. يا سايكوتيك است جاي میگیرند. تشخيص افتراقي به مجموعه علايم ايجاد شده. نوع رويدادهاي اجتماعي كه با شروع و پيشرفت نرويوز ارتباط دارند و سطح ناتواني به جا مانده بستگي دارد.
پيبلوكتو (Piblokto)
يك حمله تجزيهاي ناگهاني كه با برانگيختگي مفرط همراه است و تا 30 دقيقه طولف میکشد اكثرا به دنبال آن تشنجهای حركتي و كما رخ میدهد كه تا 12 ساعت ادامه دارد. اين نشانگان عمدتاً در جوامع اسكيمويي قطبي و نيمه قطبي مشاهده میشود. گر چه اسم آن در نواحي مختلف يكسان نيست. فرد مبتلا ممكن است از چند ساعت تا چند روز قبل از حمله. گوشه گير يا اندكي تحريك پذير شده باشد و نوعا نسبت به حمله دچار فراموشي كامل است در خلال حمله ممكن است فرد لباسهایش را بكند. اسباب و وسايل را خراب كند. كلمات ركيكي را فرياد بزند. مدفوع بخورد. از پناهگاه خود فرار كند و يا اعمال خطرناك يا غير منطقي ديگري انجام دهد.
بيليس كلرا (bilis and colera) (موينا muina) هم خوانده میشود) ا
عتقاد بر اين است كه علت زمینهای اين اختلال. تجربه خشم يا عصبانيت بسيار شديد باشد. بسياري از اقوام لاتيني. خشم را يك هيجان پر قدرت و خاص ميدانند كه میتواند اثرات مستقيمي بر بدن اعمال كند و علايمي را كه از قبل وجود داشتهاند تشديد نمايد. مهمترین اثر خشم. مختل كردن تعادلهای مركزي واصلي بدن است (كه براساس اعتقاد اين افراد. عبارت است از تعادل ميان ظرفیتهای گرم و سرد بدن و تعادل ميان جنبههای مادي و روحاني بدن) علايمي كه ممكن است در اين نشانگان مشاهده شوند عبارتند از تنش عصبي حاد ، سردرد، رعشه، جيغ و فرياد. ناراحتي معده و در موارد شديدتر از بين رفتن هوشياري حمله حاد اين نشانگان ممكن است خستگي مزمن در پي داشته باشد.
بوفه دليران (bouffee delirante).
اين نشانگان در غرب آفريقا و هائيتي وجود دارد اسم فرانسوي اين نشانگان به فوران ناگهاني رفتار پرخاشگرانه و سراسيمه . اغتشاش شعور (كنفوزيون) بارز. و برانگيختگي رواني – حركتي اشاره میکند. ممكن است گاه با توهمات بينايي يا شنوايي و يا افكر پارانوتيد همراه باشد حملههای اين نشانگان میتوانند مشابه حملات اختلال سايكوتيك گذرا باشند.
خستگي مغز (brain fag)
اين اصطلاح اولين بار در غرب آفريقا و براي اشاره به وضعيتي به كار رفت كه دانش آموزان دبيرستان و دانشجويان دانشگاه هنگام مواجهه با مشكلات تحصيلي به آن دچار میشدند. علايم آن شامل اشكال در تمركز. حافظه و تفكر است . اغلب اين دانش آموزان اظهار میکنند كه مغزشان خسته شده است ساير علايم جسمي معمولا مربوط به نواحي اطراف سر و گردن هستندو عبارتند از درد. فشار يا سفتي . تاري ديد. گرما.يا سوزش . فرسودگي يا خستگي مغز به دليل فكر كردن بيش از حد نيز اصطلاحي رايج در بسياري از فرهنگها است و نشانگانهاي حاصله ممكن است شبيه به برخي اختلالات خاص اضطرابي . افسردگي و شبه جسمي باشند.
دات (dhat) يك اصطلاح تشخيصي عاميانه مروط به هند است و به اضطراب شديد و نگرانیهای خود بيمارانگارانه اي اشاره میکند كه با خروج مني. سفيد شدن رنگ ادرار و احساس ضعف و فرسودگي ارتباط دارد. موار مشابه آن عبارتند از jiryan (هند). Sukra prameha (سريلانكا) و shen-kuei (چين).
بيهوشي گذرا (blackout يا falling-out)
اين حملهها عمدتاً در جنوب ايالات متحده و اقوام كارائيبي رخ میدهند و مشخصه آنها عبارت است از بيهوشي ناگهاني. كه گاه بدون علايم هشدار دهنده اتفاق ميافتد و گاه قبل از آن احساس گيجي يا شناور بودن در سر وجود دارد. معمولا چشمهای فرد باز هستند. ولي فرد ادعا میکند كه قادر به ديدن نيست. افراد مبتلا معمولا آن را كه اطرافشان اتفاق میافتد ميشنوند و میفهمند ولي احساس میکنند قدرت حركت ندارند. اين نشانگان ممكن است با تشخيص اختلال تبديلي يا اختلال تجزیهای همخواني داشته باشد.
بيماري شبح (goost sickness).
اشتغال ذهني با مرگ و فرد متوفي (كه گاه با جادوگري همراه است) . كه اكثرا در ميان بسياري از افراد قبايل سرخپوستان آمريكايي مشاهده میشود. علايم متعددي رای توان به بيماري شبح نسبت داد. نظير ديدن روياهاي بد. ضعف . احساس خشم . فقدان اشتها. غش . سرگيجه . ترس . اضطراب. توهم. فقدان هوشياري. اغتشاش شعور. احساس بيهودگي و احساس خفگي.
هوا- بيونگ (hwa-byung) (وول. هوا- بيونگ (wool-hwa-byung) هم ناميده میشود)
نشانگان عامیانهای در كره كه به صورت تحت اللفظي به نشانگان خشم ترجمه شده است و به سركوب خشم نسبت داده میشود. علايم آن عبارتند از بي خوابي خستگي. پانيك. ترس از مرگ قريب الوقوع. حالت عاطفي توام با ملال (ديس فوري). سوءهاضمه. بي اشتهايي. تنگي نفس. تپش قلب. درد و ناراحتي فراگير. و احساس توده در اپي گاستر.
كورو(koro)
احتمالا منشاء اين اصطلاح از مالزي است و عبارت از يك حمله ناگهاني و شدي اضطراب از اين كه قضيب (و يا در زنان. فرج و نوك پستانها) به داخل بدن كشيده شده و احتملا باعث مرگ فرد خواهند شد. اين نشانگان در جنوب و شرق آسيا گزارش شده است و در اين مناطق با اسامي محلي مختلفي شناخته میشود نظر SHUK YANG ، shook yong، suo uang (چين) ، jinhinia bemar (آسام)، يا rok-joo (تايلند). اين نشانگان در غرب به ندرت يافت میشود. گاهي اوقات كورو به شكل اپيدمي محلي در قسمتهایی از شرق آسيا رخ ميدهد. اين تشخيص در ويرايش دوم طبقه بندي چيني اختلالات رواني (CCMD-2) گنجانده شده است.