رژيم غذايي:
به طور موثر بر سنگ کليه اثر ميگذارد با مصرف اسيدهاي اشباع نشده يا پروتئين حيواني و قند شيوع آن افزايش يافته و با مصرف فيبرهاي غذايي و پروتئين گياهي کاهش مييابد. مصرف غذاها با انرژي پايين، با کاهش شيوع سنگ همراه ميباشند گياه خواران بروز پاييني از سنگ دارند. مصرف زياد سديم با افزايش ميزان کلسيم و سديم و کاهش دفع سيترات همراه است و ميزان کريستاليزاسيون نمک کلسيمي به علت اشباع ادراري مونو سديم اورات و فسفات کلسيم را افزايش ميدهد. ميزان مصرف مايع و حجم ادرار نيز بر سنگ سازي موثرند. متوسط حجم ادرار در افراد سنگ ساز 6/1 ليتر در روز است.
چند نکته مفید:
-اگر نوع سنگ كلسيمي يا فسفري باشد، از مصرف فرآوردههاي لبني، شكلات و نارگيل خودداري كنيد.
-اگر نوع سنگ فسفاته باشد، رژيم غذايي حاوي اسيدها به اسيدي نگهداشتن مختصر ادرار كمك ميكند.
-اگر نوع سنگ، اسيداوريكي يا سيستيني باشد، رژيم غذايي حاوي مواد قليايي به قليايي نگهداشتن مختصر ادرار كمك ميکند.
در مورد همه انواع سنگ، نوشيدن روزانه حداقل 10 ليوان مايعات(و بيشتر از همه آب خالص) ضروري است.
-رژيم غذايي كمچربي و پرفير نيز توصيه ميشود.
در ضمن حتما در شرایط زیر به پزشك خود هم مراجعه نماييد.
.اگر شما يا يكي از اعضاي خانوادهتان داراي علايم سنگ كليه باشيد.
.اگر افزايش درجه حرارت بدن تا 3/38 درجه سانتيگراد را تجربه کردید.
.اگر بروز علايم عفونت كليه(سوزش و ناراحتي هنگام ادرار كردن يا احساس مكرر نياز فوري به ادرار كردن) را دارید.
.اگر دچار علائم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد که در این صورت داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.
- استفاده از مايعات:
براي رقيق كردن ادرار و شستن و دفع كردن سنگ ها روزانه 2 تا 3 ليتر آب بنوشيد.
-از خوردن آب انگور بپرهيزيد:
خوردن آب انگور خطر ابتلا به سنگ كليه رادر افرادي كه استعداد آن را دارند را تا 44% افزايش ميدهد.
- مصرف مداوم سبزیجات.
پرهیز از برخی مواد غذایی:
عدم مصرف نمک در غذای روزانه یکی از موارد مهم در پیشگیری از ابتلا به بیماری سنگکلیه است و نمک عاملي است که به ساختهشدن سنگهاي کلسيمي کمک ميکند. نمکي که از روده جذب ميشود، از طريق کليه بايد دفع شود؛ بنابراين همان نمکي که هنگام پختن غذا از آن استفاده میشود کافي است و افرادي که کليه سنگ ساز دارند، نبايد سرسفره به غذايشان نمک بزنند.
تاثير كليسم در شكل گيري سنگ كليه:
كلسيم در روده با اگزالات تركيب شده و سبب جلوگيري از جذب اگزالات در خون شده و در نتيجه ميزان آن را در ادرار كاهش داده و امكان ابتلا به سنگ كليه را نيز كاهش ميدهد.
مصرف يك ليوان آب جوشيده در هر ساعت سبب رقيق شدن املاح در ادرار و دفع سريع تر و راحت تر سنگ در مبتلايان به اين بيماري ميشود.
سنگهاي ادراري تجمعات پلي کريستالين بوده که حاوي مقاديري کريستالوئيد و ماتريکس آلي ميباشند. تشکيل سنگ به ادرار فوق اشباع نياز دارد و اين حالت نيز بستگي به PH ادراري و قدرت يوني غلظت مواد محلول و ترکيب ادرار دارد. ترکيب در حالت مختلف فيزيو لوژيک بسيار متغير است و از يک حالت اسيدي در صبح تا ادرار کاملاَ ًقليائي بعد از هر وعدهي غذايي تفاوت دارد هر چقدر قدرت يوني افزايش يابد ضريب فعاليت يوني کاهش مييابد که خود نشان دهنده در دسترس بودن بيشتر يون ميباشد. نقش غلظت مواد محلول مشخص است، به طوري که با افزايش غلظت مواد، تمايل آنها به رسوب نمودن بيشتر خواهد شد. محل اتصال لگنچه به حالب محل عبور از روي عروق ايلياک و محل اتصال حالب به مثانه جزء محلهاي تنگ جهت عبور سنگ ميباشند. در حالب درد موضعي در مسير انتشار عصب ايليوانيگوئينال و شاخهي ژنيتال منتشر ميشود. اکثر سنگهاي ادراري با درد حاد با وضعيت آناتوميکي افراد(مثل لگنچه داخل و خارج کليوي) ارتباط دارد ولی بدانید که اندازهي سنگ با شدت علايم ارتباطي ندارد.
مهار کنندههاي جذب از روده:
سلولز فسفات با اتصال به کلسيم در روده با ممانعت از جذب آن، داروي مطرح در درمان تيپ 1 هيپر کلسيوري با سنگ سازي مکرر ميباشد. اين بيماران بايد در هنگام سطح هورمون پاراتيروئيد طبيعي بدن، سطح کلسيم و فسفر نرمال داشته باشند.
همچنين شواهدي از بيماران استخواني در مورد افزايش جذب کلسيم از روده وجود دارد. اين دارو سطوح اشباع فسفات کلسيم و اگزالات کلسيم را کم ميکند و ممکن است سطوح اگزالات و فسفات ادراري را افزايش دهد. براي جلوگيري از افزايش سطوح منيزيم، كلسيم، اگزالات و سديم ادراري هورمون پاراتيروئيد ميبايد يك تا دو بار در سال همراه با غذا مصرف شود.
داروها:
داروهاي پايين آورنده اسيد اوريک:
آلوپورينول در درمان سنگهاي کلسيمي همراه با هيپريوريکوزوري با يا بدون هيپريورمي موثر است.
مسكنها:
داروهاي ضداسپاسم براي شل كردن عضلات حالب و كمك به دفع سنگ بسته به نوع سنگ(سنگهاي حاوي كلسيم، استروايت، سيستيني، اسيداوريكي يا ساير تركيبات) داروهايي به منظور متوقف كردن رشد سنگهاي موجود يا تشكيل سنگهاي جديد ممكن است تجويز شود. اين نوع درمان مستلزم برنامه طولاني مدت بوده و پايبندي بيمار به اجراي آن در موفقيت آن مهم است.
پيشگيري از تشکيل سنگ سيستئيني:
مصرف زياد مايعات قليايي معمولاً غير موثر ميباشند. دي سيکلامين که در درمان ويلسون نيز استفاده ميشود ميتواند ميزان سيستئين نامحلول ادراري را کاهش دهد. عوارض آن شامل جوش و اختلالات خونی، کليوي و کبدي است. دوز اثر آن بايد بر اساس ميزان سيستئين اندازه گيري شود، همراه با آن بايد روزانه 50-250 ميلي گرم پيريدوکسين هم مصرف شود.
این دارو به علت افزايش سديم بايد درCHF(نارسايي احتقاني قلب) با احتياط مصرف شود. عوارض گوارشي شايع نيست مصرف آن در زنان یائسه، به علت ريسک بالاي بيماري پوکي استخواني، جايز نبوده و به جاي آن بايد از هيدروکلروتيازيد همراه با سيترات پتاسيم استفاده شود.
فسفات:
در مورد دفع فسفات از ادرار جايگزين کردن آن بهترين راه درمان است جذب فسفات به وسيله آنتي اسيد حاوي آلومينيم، منيزيم يا کلسيم ممکن است مهار شود. در بيماراني که داروهای گروه ديژيتال مصرف می کنند و در نارسايي کليه، بيماري آديسون و اختلال شديد عملکرد کبد دارو بايد با احتياط مصرف شود.
ديورتيکهایی مانند تيازيدها دفع کلسيم را کاهش ميدهند اين مسئله از افزایش عملکرد ثانويه غده پاراتيروئيد و افزايش ويتامين D و نهايتاً جذب کلسيم در روده جلوگيري به عمل مياورد. عوارض آن هم قابل تحمل است ولی سطوح پتاسيم بايد اندازه گیری شود. هيپوکالمی(کاهش میزان پتاسیم خون) حاصل از آن موجب هيپوسيتراتوري(کاهش دفع سیترات در ادرار) شده که کلسيم ادرار را جذب ميکند و دفع کلسيم در نیمی از بيماران طي 5-4 سال به سطوح قبل از درمان ميرسد. به نظر نميرسدکه تغيير دررژيم غذايي اثري بر اين پديده داشته باشد. در ضمن تيازيدها بر جذب نرمال کلسيم از روده اثري ندارد.
کلسيم:
سنگهاي ادراري حاصل از هيپراگزالوري جذبي، به طور موثر با مصرف کلسيم درمان ميشوند. گلوکونات کلسيم و سيترات کلسيم بهتر جذب ميشده و در افزايش سرمي کلسيم موثرند. کربنات کلسيم و فسفات کلسيم فرمهاي ديگري بوده که با جذب نشدن و باقيماندن در لومن روده و اتصال با اگزالات، از جذب آن ميکاهد. فرم اخير در درمان هيپراگزالوري جذبي موثر بوده و سنگهاي جديد را کاهش ميدهد. دوز آن بايد بر اساس ميزان دفع 24 ساعته ادراري سيستئين تنظيم گردد. عوارض آن شايع بوده و شامل تب، تهوع و استفراغ و عوارض گوارشي، جوش، پوست شکننده، علايم شبيه به لوپوس، کاهش حس چشايي و مشکلات خوني ميباشد.
عوارض احتمالي سنگ:
-عفونت دستگاه ادراري که در برخی از انواع سنگ هم شایع تر است.
-آسيب به كليه که در مواردی این آسیب حتی عمل جراحي برای خروج سنگ را ضروري سازد.
-عود سنگ که گاها در یک فرد بعد از دفع سنگ مجدداً ایجاد می شود.
و در نهایت راه حلهايي ساده براي جلوگيري از تشکيل سنگ كليه:
سنگها ممكن است صاف يا زبر و خشن، به كوچكي يك دانه و يا به حدي بزرگ شده(که انسداد نسبی یا کامل ایجاد کرده) باشند. شما ممكن است سنگهاي كوچك خود را توسط ادرار بدون اينكه متوجه شويد دفع نمائيد. ولي سنگهاي بزرگتر باعث دردهاي شديدي در هنگام عبور از لوله متصل كننده مثانه و كليه ميشوند، و حتي گاهي ممكن است در اين لوله گير كنند كه در اين حالت جريان ادرار را مسدود مينمايند. اكثر سنگ هاي كليه از وجود مقدار زياد كلسيم در كليه ايجاد ميشوند.(البته اين موضوع به ميزان كلسيم موجود در رژيم غذايي بستگي دارد). انواع كمياب تري از سنگها هستند كه توسط عفونتهاي ادراري يا وجود بيش از حد اسيد اوريك در ادرار حاصل ميشوند. محققان نوع بسيار كوچكي از باكتري را هم كشف كردهاند كه در كليه بعضي افراد زندگي ميكند و در شكل دهي سنگ ها نقش مهمي را دارد.