سلام من 24 سالمه و راستش خیلی ساله که یسری احساسات ولم نمیکنه مثل ترس.ناامنی.ناامیدی.احساس حقارت.بی فایدگی خجالت و دوری از آدما.و اینکه تو قلبم همیشه غم بزرگی هست و دوستام همیشه میگن وقتی میبینیمت از زندگی سیر میشیم.و راستش من احساس همجنسگرایی هم دارم ولی دوست دارم پسر بودنم رو حفظ کنم ولی خیلی ساده بازم یه حس دوگتنه بهم دست میده.دیگه نمیدونم باید چیکار کنم از بچگی همین طور بودم و این احساسات از همون موقع باهام بوده ولی الان داره به اوج خودش میرسه.راستش هر اتفاقی که میفته باعث میشه احساس ترس در من بوجود بیاد و تو ذهنم همش خودمو جای آدمی میزارم که قراره اتفاق بدی براش بیفته و این فکر کردنا یکی از کاراییه که شاید در روز چندین ساعت همراهم باشه.راستش تو خونه ما همیشه دعوا بوده و پدرم چون خیلی وقتا پیش ما نبوده با مادرم همیشه دعوا داشتن و همینطور من با داداشم هیچ وقت ما باهم خوب نبودیم و شاید باور نکنین یکی از بزرگترین آرزوهای زندگیم اینه که خانوادگی دور یه سفره غذا بخوریم .ولی دیگه خسته شدم و میخوام خوب بشم ولی تو شهر ما(کرمانشاه) دکتر خوب نمیشناسم
ممنون میشم اگه هم راهنماییم کنید هم دکتری در کرمانشاه بهم معرفی کنید