ببینید بعد از ازدواج محافظت فوق العاده ای از سلامت روانی زن یا مرد اتفاق می افتد و هر چقدر زمان بیش تری از ازدواج افراد می گذارد ، این اثر محافظتی تقویت می شود و افراد تحت محافظت روانی بیش تری قرار می گیرند . شاید یکی از مهم ترین دلایلی که برای این موضوع باید به آن اشاره کنیم این است که بعد از ازدواج ، زن و شوهر از حمایت های عاطفی یک دیگر به بهترین شکل ممکن برخوردار می شوند و این حمایت عاطفی هست که به سلامت و بهداشت روانی افراد بیش تر تامین بشود . مطلبی دیگری که اتفاق می افتد حس تعهد و ثبات مالی هست که برای زوجین اتفاق می افتد. این دو تا از ارکانی هستند که در خصوص سلامت روان بعد از ازدواج به آن اشاره شده است که می تواند تاثیر گذار باشد . خصوصا اگر افراد بعد از ازدواج ، افرادی که احساس شادی بیش تری می کنند ، تاثیر مطلوب تری روی فرد مقابل شان می گذارند ، افرادی که شاد تر هستند ، به لحاظ خلقی تاثیر مطلوب تری را می گذارند و فرد ماقبل شان را از این لحاظ کاملا دگرگون می کنند . تحقیقات نشان می دهد که شادی هر فردی به طور قابل توجهی به شادی همسر او وابسته است . یعنی ما نزدیک ترین ارتباط را با همسرمان تجربه می کنیم . به همین لحاظ می توانیم تاثیر بسیار زیادی را روی همسرمان داشته باشیم و تحقیقات حاکی از این نکته است . نکته ی دیگری را که باید به آن اشاره کنیم ، ارتباط بین زندگی زناشویی و سلامتی در بین بسیاری از کشور های مشابه هست ، پس این موضوع حکایت از این می کند که زندگی زناشویی در واقع تغییر مطلوبی در زندگی افراد دارد و حال و روز بهتری را افراد تجربه می کنند. در مواقع بیماری بهتر از هم دیگر مراقبت می کنند و مراقب سلامتی هم دیگر هستند . شاید اگر ما زندگی مجردی داشته باشیم ، کم تر دقت بکنیم به سلامتی جسم روان مان ، ولی وقتی ارتباط مان با همسرمان به صورت زندگی زناشویی صورت می گیرد ، فرد مقابل دغدغه ی بیش تری پیدا می کند در خصوص محافظت سلامتی ما . مطلب دیگری که خیلی در سلامت روان ما نقش دارد و اشاره شده است به آن درآمد و پس انداز افراد متاهل خیلی مطلوب تر می شود و این موضوع باعث می شود که از نظر روانی ، افراد سلامتی بیش تری را تجربه بکنند چون ارتباط زیادی وجود دارد بین درآمد و پس انداز افراد به لحاظ روانی ، چون باعث می شود که از لحاظ روانی ، امنیت خاطر بیش تری را افراد تجربه بکنند، در کنار این مطلب از یک بستر درست و یک بستر شرعی و مطلوبی نیاز های جنسی افراد تامین می شود که این خودش بسیار تاثیر گذار هست ، با توجه به این که یکی از سایق های اساسی زندگی ما هست ، از یک بستر مهم و یک بستر سالمی این نیاز تامین می شود . این خودش بیان گر بسیار نکته ی مطلوبی هست در زندگی افراد . نکته ی دیگری که ما باید به آن اشاره کنیم این است که تحقیقات نشان می دهد که افرادی که در سن 30 سالگی ازدواج نکردند، علائمی از افسردگی در آن ها بیش تر مشاهده می شود و سن چقدر می تواند تاثیر گذار باشد . افرادی که تا سن 30 سالگی ازدواج نکردند ، خلق افسرده تر و منزوی تری را تجربه می کنند . هر چقدر این رابطه عمیق تر شده است ، سن سال های ازدواج افراد بیش تر شده است. میزان افسردگی افراد هم به همان نسبت کاهش پیدا کرده است. در پیش گیری از اعتیاد به مواد مخدر تحقیقات نشان داده است که تاثیر بسیاری ازدواج دارد، یعنی در واقع می تواند یک عاملی باشد برای پیش گیری از اعتیاد به مواد مخدر ، پیش گیری از مبادرت به مصرف الکل ، بسیار تاثیر گذار هست. این ها نکاتی است که ما نبایستی فراموش کنیم و بی تفاوت از کنارشان بگذریم . شاید در بدو امر، خیلی ساده و سهل به نظر برسد و همه بگویند خوب ازدواج چقدر می تواند تاثیر گذار باشد در زندگی طرفین . ولی تحقیقات با آمار و ارقام و اسناد رسمی خودش ، بیان گر این نکته است که یک زندگی زناشویی سالم چقدر می تواند هم سلامت روانی را برای افراد به همراه داشته باشد و هم سلامت جسمی را برای افراد در واقع به دنبال داشته باشد که نبایستی از کنار آن بی تفاوت عبور کنیم .