سبک زندگی ما دارای دو بعد کلی می باشد: 1. بعد فردی 2. بعد عمومی
بعد فردی به انتظارات، سلیقه ها و ویژگی هایی که شخص در رابطه با خودش دارد مربوط می شود. مثلاً سلیقه ای که فرد در رابطه با بدن، رفتار و همچنین نحوه ی مسائل و ویژگی های فردی خود او هست را دارا می باشد که اینها به بعد فردی مربوط می شود.
در رابطه با ابعاد عمومی می توان گفت به نحوه ی رفتار و برخود فرد درموقعیت هایی که با افراد دیگر ارتباط دارد، مربوط می شود.
زمانی که بعد فردی را در نظر می گیریم، سبک زندگی می تواند نظارت بر بدن و همچنین مدیریت بدن ما را شکل دهد. سبک زندگی ما با توجه به چگونه بودن آن، فرهنگ ما را شکل می دهد. سبک زندگی مجموعه ای از سلیقه ها، رفتارها و مسائلی مرتبط با اینها می باشد. فرهنگ ما نیز مجموعه ای از همین سلیقه ها، رفتارها، نگرش ها و چگونه بودن ها می باشد.
زمانی که سبک زندگی ما تحت تأثیر مد، رسانه ها و تبلیغات قرار می گیرد، این سبک زندگی می تواند روی نظارت بر بدن و مؤلفه های زیبایی شناسی ما اثر بگذارد. زمانی که سبک زندگی ما مانند زندگی مدرن امروز است که در آن ارتباطات، اینترنت، ماهواره و تلویزون بسیار زیاد است و بیشتر افراد تحت تأثیر تبلیغات هستند، سبک زندگی تحت تأثیر این مؤلفه ها تغییر می کند و همچنین نظارت بر بدن و مدیریت بدن ما نیز تغییر می کند. مد در واقع همین نظارت بر بدن و سبک زندگی است.
در اجتماع ما مثلاً یک مدل موی خاص مد می شود. این مد از کجا می آید؟ با توجه به تأثیری که این مدیا در دنیای امروز بر زندگی افراد دارند، یک چیزی شیوع زیادی پیدا می کند و افراد تحت تأثیر این تبلیغات خودشان و بدن خودشان را مدیریت می کنند. (مو، پوست و ظاهر خود را)
زمانی که مدیریت بدن تحت تأثیر سبک زندگی قرار می گیرد، این تصویر ذهنی که یک پدیده ی کاملاً درونی است می تواند تحت تأثیر سبک زندگی تغییر کند. زمانی که به دنبال تغییر سبک زندگی که خود تحت تأثیر تبلیغات و چیزهایی دیگر تغییر میکند ، می تواند تصویر ذهنی ما نیز تغییر کند. به عنوان مثال تا چندین سال قبل شاید یک فردی که مقداری چاق بود، یک ظاهر مطلوبی داشت. ولی امروزه مشاهده می کنیم افرادی که لاغر هستند یک ظاهر مطلوبی دارند. در واقع تصویر ذهنی که لاغر باشد تحت تأثیر سبک زندگی تغییر کرده و از آن وضعیت چاق به یک فرد لاغر تبدیل شده است. کسی که در واقع فرد لاغری است یک تصویر ذهنی مطلوبی از خودش دارد و اگر چاق باشد به خاطر عدم انطباقی که وضعیت مطلوب از وضعیت موجود دارد به دنبال این است که خود را تغییر دهد.