عدم تماس شهرنشینان با میکروب های فضای آزاد و مناطق روستایی می تواند عاملی برای افزایش شیوع التهابات مزمن و بیماری های ناشی از نقص سیستم ایمنی در ساکنان کلان شهرها باشد. بدن افرادی که در مرکز شهر زندگی می کنند بیشتر مستعد ابتلا به عفونت و التهاب است و همچنین بروز التهابات مزمن در افراد ثروتمند و تحصیلکرده بیشتر از سایرین است براساس این گزارش هنگامی که عملکرد سیستم دفاعی مختل می شود بدن نیز بدون هیچ تحریک خارجی ملتهب می شود و التهاب مزمن بدن افراد را برای دریافت انواع عفونت و بیماری آماده می کند.
التهاب طبق تعریف یعنی هرگونه برافروختگی، واکنش سیستم ایمنی نسبت به هرگونه میکروب ، ویروس و قارچ تا یک بیماری خودایمنی مثل رماتیسم مفصلی.تماما این ها التهاب هستند.منظور از التهاب مزمن از تعادل خارج شدن سیستم ایمنی بدن است. بدن ما از طریق گلبول های سفید در مقابل هرگونه عامل بیرونی ( حتی یک تراشه چوب که وارد انگشت می شود ) واکنش مقابله ای نشان می دهد. واکنش مقابله ای همراه با قرمزی است که در اطراف آن عامل بیرونی دیواره ی دفاعی شکل می گیرد که این دیواره خودش عامل التهاب و قرمزی است. این التهاب و قرمزی باعث می شود که عامل خارجی وارد سایر بخش های بدن نشود.( اگر میکروب منتشر نشود. ) اما گاهی التهاب از کنترل خارج می شود مثلا آسیبی در یک مفصل به وجود می آید، در یک چرخه معیوب می افتد و مداوم تشدید می شود تا فرد دچار مسائل متعددی مثل بیماری های مزمن التهابی می شود. مثلا بیماری التهاب مزمن لثه را داریم تا حدی که لثه کاملا از بین می رود و بافت های نرم و استخوانی آن آسیب می بینند. علت این که سیستم ایمنی بدن از تعادل خارج می شود این است که در زندگی شهری پدیده هایی مثل استرس روزانه ، آلودگی های محیطی، فقدان تحرک کافی و عدم تغذیه سالم و به هنگام ، در کنار هم یک نقص تعادلی در سیستم ایمنی ایجاد می کند. در حال حاضر دانشمندان روی این تئوری کار می کنند که بین سیستم ایمنی ما و عوامل بیرونی ارتباطاتی وجود دارد، حتی شرایط روحی و معنوی ما هم روی سیستم ایمنی بدنمان موثر است. تحقیقات نشان داده است که اگر فردی به طور مداوم افسرده ، مضطرب باشد، سیستم ایمنی بدن به حدی ضعیف می شود که نه تنها به التهابات مزمن بلکه برای ابتلا به سرطان هم مستعد تر خواهد بود. همه ی این پدیده ها در کنار هم باعث شده است که در زندگی شهری دچار مشکل شویم.
تعبیر افراد تحصیلکرده شاید به لحاظ آماری نسبت به میانگین جمعیت تعبیر درستی باشد. اگر سلامت را طبق الگوی همیشگی شامل هرم چهار وجهی ببینیم که شامل سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی هست و شرایط زندگی را به نحوی تنظیم کنیم که بتوانیم زندگی سالمتری داشته باشیم استرس کم تر تجربه کنیم از آلودگی ها پرهیز کنیم فعالیت بدنی کافی داشته باشیم روح و روان و فعالیت های اجتماعی را متعادل کنیم قطعا این فرد به سمتی که ایمنیش تضعیف شود نخواهد رفت. در شهرها زندگی کردن ما را از طبیعت دور می کند زیرا در طبیعت مواد غذایی و پدیده هایی وجود دارد که شامل آنتی ژن های طبیعی و گیاهی ست که با استفاده از آن ها سیستم بدن ما را برای مواجهه با به موقع عوامل بیرونی آماده می کند. وقتی از طبیعت فاصله می گیریم و این مواد وارد بدن ما نمی شوند، آن گاه که در زندگی شهری وارد بدن ما می شوند باعث ایجاد آلرژی و التهاب مزمن می شوند. از جمله این مواد میتوان شیر گاو، بادمجان و توت فرنگی را نام برد. زندگی طبیعی که دارای شرایط متعادل باشد حتی در شهر هم می تواند از بروز این التهابات جلوگیری کند. ارتباط این موارد با افراد تحصیلکرده شاید بدین گونه است که ایشان از فعالیت های بدنی کافی و حضور در طبیعت غافل می شوند.