بله خوب واقعا اینه که هر خلقتی از طرف خداوند بی حساب و کتاب نیست مسلما همانطوری که خندیدن باعث می شه که واقعا یک هورمونهایی در داخل بدن ما ترشح بشه بانشاط بشیم فعالیت بدنیمون ضربان قلبمون تنظیم بشه فشار خونمون. گریه هم همینکارو می کنه در نقطه مقابلش قرار داره. یعنی اگر واقعا کسی نتونه زمانی که شاده بخنده و زمانی که غمگینه گریه کنه حالت طبیعی نداره یعنی در حالت طبیعی باید بتونه در هر دو صورت اینها رو از خودش نشون بده اما خوب بعضی وقتها گریه کردن حالت افراطی هم پیدا می کنه که الان می گم خدمتتون. بهرحال هر اتفاق غم و غصه ای تو زندگی هر کدام از ما اتفاق می افته و نمی تونیم منکر بشیم که مثلا انکار بکنیم که این غم نیست غصه نیست یا با شخصی که دچار یک در واقع نگرانی غمی یا از دست دادن کسی یا مشکلی روبرو شده که می خواد گریه کنه طوری برخورد کنیم که نه این غصه نداره گریه نداره تو قوی هستی نباید گریه کنی تمام این بحث ها در واقع به نوعی شخص را وادار می کنه که می خواد فرو بخوره غم و غصشو و این ممکنه که تاثیر بدی روی فشار خونش بزاره روی قلبش بزاره بهرحال افرادی که کمتر گریه می کنن به خودشون فشار می یارن بیشتر آقایون اینطورین. حتی ثابت شده خانمها 4 برابر آقایون گریه می کنن. حالا جالبه که بدونید عمر خانمها 10 الی 15 سالم از آقایون بیشتره معمولا. شاید یه علتش توانایی در گریه کردن و برون ریختن در واقع نگرانی ها هست. خوب پس وقتی که کسی گریه می کنه در واقع به صورت یک سازگاری انطباقی با اون غم، با اون فشار روحی اضطراب و افسردگی که براش پیدا شده فشار خونش کاهش پیدا می کنه ضربان قلبش تنظیم می شه کسی که گریه نمی کنه در مواقعی که باید گریه کنه و غمی وجود داره ممکنه که سیستم ایمنی بدنش به هم بریزه مثلا در یک سوگی هست نمی تونه گریه کنه از اون طرف هی بیمار می شه یه سرما می خوره بیماریهای دیگه می یاد سراغش. حتی گفته می شه افرادی که خودشونو مجبور می کنن در مواقع نگرانی گریه نکنن بیشتر ابتلا به سرطان دارن یعنی تا این حد می تونه که روی سیستم ایمنی بدنمون تاثیر داشته باشه پس اگر اتفاق بدی، سوگی، نگرانی برامون پیش اومد ترجیح دادیم گریه کنیم گریمون اومد بزار گریه کنیم و از نزدیکانمونم دارن گریه می کنن جلوشو نگیریم نگیم تو قوی هستی نباید گریه کنی تو بزرگ شدی تو نباید گریه کنی نه گریه کردن خیلی هم می تونه براش مطلوب باشه بدنشو تنظیم می کنه به حالت عادی بر می گرده خیلی وقتها هممون امتحان کردیم مثلا با دوستمون می شینیم درد و دل می کنیم یه قطره اشکی هم می ریزیم حالمون بهتر می شه حتی راز و نیاز با خدا می کنیم اشکی می ریزیم گریه ای می کنیم چقدر بعدش احساس سبکی می کنیم پس واقعا گریه کردن می تونه در تنظیم هورمونهایی از مغز، نوروترانسمیتورهایی از مغز که اینها می تونن باعث آرامش، شادی، تمرکز حواس باشن در تنظیم اینها دخالت داشته باشه ولی اگر گریه کردن مداوم باشه یعنی یه شخصی که ما می بینیم گریه می کنه اصلا تمام زندگیش شده گریه کردن خیلی بلافاصله گریش می گیره نمی تونه شاد باشه هر چی شرایط شادی براش فراهم می کنیم این فقط دوست داره که به غم و اندوه، به گناهاش، به نگرانی هاش فکر بکنه. تو این حالت هست که شخص ممکنه مبتلا به افسردگی شده باشه که معمولا هم اضطراب و افسردگی با هم دیده می شن. اگر که شخص تشخیص بدیم که احتمالا این معادید گریه زیاد شده همراه با علائم دیگری هست مثل کندی حرکات، مثل تغییرات عادت غذا خوردن. مثلا شخص زیاد می خوره یا برعکس اشتهاش اصلا رفته هیچی نمی خوره. تغییر عادتهای خوابش مثلا دچار یه بی خوابی شدید شده یا نه پرخواب شده. اگر مشکلاتی به این شکل یه تغییراتی در فرد احساس می کنیم که در زمینه مودش هست احساس می کنیم این روش رفتاری قبلش تغییر کرده حتما به یک روان پزشک مراجعه کنیم بعضی وقتها با یه رفتار درمانی، روی صحبت کردن و یا یک داروی کوچک خیلی وقتها می شه این گریه های بی موقع رو کنترل کرد و عوارض رو شناخت در واقع. به جز گریه می شه از راههای دیگه هم برون ریزی احساسات کرد؟ همون صحبت کردن یعنی اگر وقتی که ما از یک موضوعی نگرانیم حتی اضطراب داریم فکرمونو مشغول کرده احساس گناه می کنیم یا غم انگیز بوده این اتفاق برای ما. اگر با یکی حرف بزنیم مثلا یه دوستی داشته باشیم یه مادری بهرحال خواهری برادری که امینه نسبت به راز ما. فکر می کنیم رازه حتی. بشینیم باهاش حرف بزنیم و اون فقط گوش بده حتی لازمم نیست که ما رو تایید بکنه. فقط گوش بده خیلی این آرامش بخشه بعضی وقتها افرادی هستند که یک اتفاق خیلی بزرگی براشون افتاده اینقدر شوک شدید بود که دیگه گریش نمی یاد. تو این حالت ما نگرانیم که نکنه این فشار واقعا به سیستم اعصاب مرکزیش به قلبش بخواد وارد بشه تو این حالت نباید تنهاش بزاریم دور هم باشیم در جمع بودن در سوگها خیلی مهمه اگه همه دور هم باشن با هم حرف بزنن وادارش کنیم که حرف بزنه با حرف زدن در واقع تخلیه احساسات بکنه و براش مفیده در نهایتم که یه مشاوره روان شناس فکر می کنم تو این مواقع به کمک ما می یاد.
