اگر ما بخواهیم نگرش مثبت را در فرزندانمان ایجاد کنیم باید به درد و دلهایشان گوش دهیم ، پای درد دلهای آنها بنشینیم ، فعالانه به صحبت های آنها گوش دهیم ودر واقع کمک کنیم که افکار و عقاید منفی آنها از بین برود اگر خودمان صاحب تفکر مثبت باشیم ونگرش مثبتی به زندگی داشته باشیم این کار آسان تر میشود و ما میتوانیم راحت تر در واقع سبک و سیاق تفکر فرزند خود را سوق دهیم ، یادمان نرود آن چیزیکه فرزندمان باید یاد بگیرند این است که به آن چیزی که هستند ارج بگذارند نه آن چیزی که دارند ، این مهم ترین درس دوران کودکی است زیرا در این سن قیاس با هم و سن ها شکل میگیرد و این قیاس خیلی میتواند نقش عمده ای در تفکرات کودکمان داشته باشد در اعتماد به نفسشان ، اما این که ما هم بخواهیم کمک کنیم به آنچه که هستند ارج بنهند یک شبه اتفاق نمی افتد بلکه یک فرایندی هست که از بدو تولد آغاز میشود و همینطور در سراسر زندگی کودکمان در واقع ادامه دارد ، اگر بخواهیم به این مسئله اشاره کنیم که والدین راهکار عملی چطور داشته باشند در برابر کودکانشان ، ما در دنیایی زندگی میکنیم که سرشار از عکس العمل های منفی است و اگر ما میخواهیم فرزندمان یک نگرش مثبت داشته باشد باید نوع گفتگوی خود را تغییر دهیم مثلا فرض کنید فرزند ما نمره درس تاریخش مطلوب نیست وقتی به خودش اشاره میکند میگوید من اصلا در درس تاریخ استعدادی ندارم ، پاسخ والدین باید چطور باشد که این تفکر منفی را از بین ببرد ، باید والدین برایش توضیح بدهند که در عوض تو در درس ریاضی خیلی موفق هستی ، قرار نیست همه ی افراد در همه ی حوزه ها موفق باشند و استعداد داشته باشند قرار نیست همه نمره ی تاریخشان 20 باشد میتوانی با تغییر برنامه درسی با تغییر نوع تمرین کردنت در این درس موفق شوی در عوض نمره ی ریاضی شما مطلوب است نمره ی هنر شما خوبه ، تو خیلی با استعداد هستی در زمینه ی هنر ، ببینید چقدر فرق میکند نوع گفتگوی ما با فرزندمان . یعنی توجه دادن به نقاط قوت و خودمان هم باید الگوی مناسب باشیم برای فرزند ، اگر ما پدر و مادری هستیم که خودمان تفکر مثبت نداریم خودمان نگرش مثبتی به زندگی و امورات زندگی نداریم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که فرزندمان اینگونه باشد ؛ یا عکس این قضیه در مورد خود والدین فرض کنید پدر و مادر وسیله ی ایاب ذهاب خراب شده و قرار بوده با بچه ها بروند پیک نیک ، حالا بیایند به فرزندانشان بگویند ماشین خراب شده عوضش یک پیک نیک دسته جمعی را در خانه ترتیب میدهیم میتوانیم در خانه هم تفریح داشته باشیم ، یک بازی دسته جمعی رو فراهم کنیم ، چقدر میتواند تأثیر گذار باشد بر فرزندمان این نوع نگرش ما به مسائل زندگی ، این میتواند کمک کننده باشد .
والدین شیوه های مختلفی را برای ارتباط با فرزندان خودشان دارند که نتایج متفاوتی هم میتواند به دنبال داشته باشد اما دو ویژگی عمده در ارتباط والدین وجود دارد یکی از این دو ویژگی ها محبت است و یکی قاطعیت است که در واقع سبک های فرزند پروری را تشکیل میدهد ، بر اساس نوع محبت و قاطعیتی که دارند میتوانیم بگوییم که ارتباط موثری با فرزندشان میتوانند داشته باشند ، بهترین برخورد والدین برخوردی هست که والدین قاطع و محبت کننده دارند ، یعنی چه ، یعنی والدین یک قوانینی را برای فرزند خود تعریف میکنند و فرزندشان هم از طریق محبتی که از سمت والدین میشود به این درک میرسد که آن قوانین به صلاح خودش است در واقع والدین قاطع و محبت کننده سالم ترین فرزندان را به اجتماع تحویل میدهند ، فرزندانی که اعتماد به نفس بالایی دارند فرزندانی که نیازهای عاطفی و روانی آنها به بهترین شکل ممکن تامین شده.