کسانی که به هر حال گرفتار اعتیاد می شوند افرادی هستند که خود تنظیمی شان پایین تر است و تحت تاثیر اعتیاد خودتنظیمی شان بدتر می شود،به صورتی سیکل معیوب است. در کسانی که در واقع گرفتار اعتیاد می شوند یا اختلالات مصرف مواد می شوند می بینید که بی توجهی نسبت به وضعیت سلامتی شان حتی ممکن است در حدی باشد که نسبت به وضعیت ظاهری شان و این ها هم افت پیدا کند. خود مراقبتی جوری مراقبت پایه ای است،کار هایی است که ما می خواهیم به صورت ابتدایی و اولیه انجام دهیم برای این که افراد گرفتار مشکلات و بیماری ها نشوند و یک از جمله اعتیاد برایشان پیش نیاید. بنابراین به عنوان یک ..... پیشگیری اولیه می تواند خیلی کمک کند این که به هر حال در گروه افرادی که گرفتار شده اند ، به هر حال درگیری با مصرف یک ماده دارند و گاهی مصرف می کنند یا مصرف شان خیلی شدید است در حد وابستگی و در حد اعتیاد است خود مراقبتی می تواند این باشد که از خودشان سوال کنند که این مصرف مواد من چه عوارضی برای من دارد؟ مصرف مواد من و این مقدار گرفتاری که من با مصرف مواد دارم،درگیری که من با مصرف مواد دارم معنی اش چه است؟چرا پرسیدن این سوال به صورت خاص مهم است؟ به خاطر این که یکی از جنبه های خاص و متفاوت اختلالات مصرف مواد این است که افرادی که گرفتار اش می شوند به صورت انتخابی به این گرفتاری خودشان بی توجه اند یعنی این که و عوارض منفی و پیامد های منفی دراز مدت آن را به صورت انتخابی نسبت به آن چشم پوشی می کنند،نسبت به آن بی توجه اند و در مقابل اش در واقع نسبت به آن چیز های خوبی که در وضعیت فعلی دارند به آن بیش از حد اهمیت میدهند.گاهی اوقات یک خود ارزیابی می تواند کمک کند برای این که فرد خودش بیاد و نگاه کند و ببیند که چه واقعا چه پیامد های منفی از مصرف اش داشته است ؟ روی کارکردهای فردی اش چه اثری داشته است؟ روی کارکرد های بین فردی اش چه اثری داشته است؟ چه مقدار روابط اش محدود تر شده است؟ چه مقدار ارتباطات عاطفی اش محدود تر شده است؟چه مقدار وضعیت شغلی اش متحول شده است؟ مثلا پیش آمده است که گاهی دیر به سرکار برسد؟ غیبت از کارش بیشتر نشده است؟ شده است که یک بهانه هایی بیاورد که از آن رفتار مصرف مواد اش حمایت کند؟ارتباط عاطفی اش نسبت به خانواده کمتر نشده است؟ و اگر پاسخ به این سوال ها مثبت است واقعا این قضیه را جدی بگیرد یعنی این که پاسخ مثبت نسبت به هر کدام از این سوال ها نشان می دهد که گرفتاری با مواد جدی است و واقعیت آن است که جدی است به هر حال اگر یک موادی بود که می شد استفاده کرد و گرفتاری برای آدم نداشته باشد و خب بالاخره مشکلی برای سلامتی نداشته باشد،در واقع به زبان ساده فقط بهره مندی برای فرد داشته باشد و عوارضی برای سلامت نداشته باشد خب چه اشکالی داشت خب مردم استفاده می کردند ولی خب متاسفانه مواد این طور نیست، مواد آن طوری است که وقتی افراد استفاده می کنند دیر یا زود عوارض خیلی شدیدی به وجود می آید و بدی اعتیاد این که در اوایل اش انسان ها نسبت به این قضیه بی توجه اند در نتیجه گاهی اوقات پرسیدن یک جور خود ارزیابی می تواند یک نقطه شروعی باشد برای این که افراد به فکر تغییر رفتار بیفتند و در واقع به این نقطه برسند که تغییر رفتار مهم است.
در واقع خب خانواده نقش خیلی مهمی دارد. درواقع خانواده در کنار مدرسه،اجتماع محیط هایی هستتند که خیلی خیلی در رشد فردی و تکامل فرد مهم اند و خیلی تاثیر گذار هستند. به هر حال خانواده خیلی مهم است که این کمک به درواقع تقویت خودتنظیمی را از.....و در واقع کمک به رشد و نمو،تکامل سالم را در دوران کودکی را درکودکی اش خودش بیاموزد به این منظور خب لازم است که خودش گاهی اوقات مهارت هایی را یاد بگیرد.اگر....و خب این ها خیلی برایشان می تواند کمک کند.وقتی که همه این ها هدف مان از تمام این کارها این است که افراد گرفتار نشوند ولی به هر حال پیش می آید که افراد گرفتار اختلالات مصرف مواد می شوند،گرفتار اعتیاد می شوند.در این جور مواقع خانواده خیلی می تواند کمک کند.همان طور که عرض کردم ترکیبی ازاین که حمایت سلامتی فرد.وقتی می گویند حمایت سلامتی فرد یعنی این که تمام آن رفتار هایی که حمایت از مصرف مواد در فرد را خانواده باید قطع کند و تمام هم و غم اش را بگذارد برای این که از خود فرد و سلامتی اش حمایت کند و ترکیب با نظارت نزدیک روی فرد و تشویق اش کنندبه تغییر رفتار،تشویق او به این که برای درمان اقدام کند و این ترکیب،ترکیب در واقع موثر ترین ترکیبی است که خانواده می تواند داشته باشد.اگر خدایی ناکرده کسی در خانواده باشد که گاه گداری استفاده می کند و حتی به حدی رسیده باشد که در واقع گرفتار شده است،مبتلا شده است و این ها نیاز به درمان پیدا کرده است ولی خب همان طور که گفتیم،اشاره کنیم که هدف خود مراقبتی این است که پیشگیری اولیه کند،یک جور پیشگیری ابتدایی کند برای این که افراد بتوانند از خودشان مراقبت کنند.برای این قضیه آگاهی خیلی مهم است.داشتن سواد مهم است.در کنار دانستن،در کنار این که خانواده متوجه شود که چه چیزی و چه زمانی دارد از تنظیم خارج می شود و نیاز به مداخله دارد احساس توانمندی و خویش کارآمدی هم خیلی مهم است.